شهید چمران مشغول ساماندهی جنگهای چریکی بود و سلاحهای کلت و کلاشینکف
ما تمام شده بود. نامهای دستی به حافظ اسد نوشت و از طریق همسر لبنانیش
مستقیما به سوریه فرستاد.
شهید چمران در آن نامه به حافظ اسد نوشت که جنگ شروع شده و ما سلاح و مهمات
نداریم. آرپیجی و اسلحه نداریم. حافظ اسد نیز برای جلوگیری از ردیابی، در
یک هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۴۷، نزدیک به هزار آرپیچی و سلاحهای
مختلف را بدون هماهنگی قبلی به ایران فرستاد و ما نیز وارد جنگ کردیم و به
سوسنگرد بردیم و استفاده کردیم.
به نقل از مهندس مهدی چمران در مراسم سالگرد شهید حسن طهرانی مقدم
گفته می شود بعد از این ماجرا، از حــافظ اســد پــرسیدند: چــرا شما که هم عرب هستید و هم از سردمداران حزب بعث، در جــنگ ایــران بر ضد صـدام حـسین، از حـکومت ایــران حـمایت می کنید؟
حــافظ اســد پاسخ داد: “در تــاریخ روزی فــراخواهد رســید که تــنها ایــرانی ها از شما دفــاع مـی کنند، در حالی که عـرب ها خــنجرهای شان را در سـینه های ســوری ها فــروبرده اند.